به گزارش سینماپرس، «مطرب» با فروش ۳۸میلیارد تومان پرفروشترین و فیلم «صدای منو میشنوی» با ۳میلیون تومان کمترین فروش را به خود اختصاص دادند. اگر کرونا نبود فروش کل فیلمها باید بالاتر از این رقم بود ولی تعطیلی سینماها باعث شد که رقم فروش بیشتر از این نباشد، البته اگر میزان بهای بلیت ۲۰هزارتومان را با کل فروش ضرب و تقسیم کنیم، میبینیم که امسال تعداد خیلی کمی از مردم نسبت به سال گذشته به سینما رفتند و این بیرغبتی دلایل مختلفی دارد که یکی نزول کیفیت آثار سینمایی و دیگری امکان تماشای خانگی فیلمها با تأخیر چندماهه میتواند باشد.
اما مسئله مهم که همچنان سینمای ایران گرفتار آن است فیلمهای شبهکمدی است که همچنان پرفروشترین آثار گیشه را به خود اختصاص میدهند. باید بررسی کنیم که چرا سینمای ملودرام در حاشیه و فیلمهای شبهکمدی در صدر قرار گرفتهاند و این به طور قطع تاثیر مخرب در سلیقه مخاطب دارد. در واقع نزول کیفیت سینمای ایران موجب افت سلیقه تماشاگران شده است و این مسئله روز به روز اعتبار سینمای ایران را کاهش میدهد.
«مطرب»
رتبه یک جدول فروش در سال ۹۸ به فیلم «مطرب» با فروش ۳۸میلیارد اختصاص دارد؛ اثری شبهکمدی و مبتذل فارغ از هر نگرشِ محتوایی و ساختاری که ضعیفترین فیلم فیلمسازش است. این فیلم با خلق موقعیتهای پیش پا افتاده و با الفاظ رکیک ساخته شده، اما مخاطب گول میخورد و به دلیل بازیگرانش به تماشای این فیلم میرود و تأسفبرانگیز است که «مطرب» باید در رتبه اول قرار بگیرد! فیلمی که برای فروش بیشتر ملیت ایرانی را زیر سؤال میبرد، جالب است حالا که سالنهای سینما تعطیل شدهاند «مطرب» قرار است در هفته جاری زودتر از زمان معمول در شبکه خانگی پخش شود!
«متری شیش و نیم»
«متری شیش و نیم» به عنوان یک فیلم پلیسی که با رویکردی اجتماعی ساخته شده با فروش ۲۷میلیارد تومان در جایگاه دوم جدول فروش امسال قرار دارد. فیلم دوم سعید روستایی در جشنواره سیوهفتم با واکنش مثبت منتقدان مواجه شد، از طرفی سعید روستایی بعد از فیلم اولش یعنی «ابد و یک روز» محبوبیت بینظیری در میان مخاطبان سینمای ایران به دست آورد، مضمون پلیسی و اجتماعی قصه و کیفیت ساختاری و پتانسیل لازم برای تاثیرگذاری از نکات مهم در فروش این فیلم به شمار میرود و به موازات آن بازی نوید محمدزاده و پیمان معادی در کنار نامِ سعید روستایی از نکات مثبت در برقراری ارتباط مخاطب با این فیلم محسوب میشود.
«تگزاس ۲»
مسعود اطیابی بعد از ساخت فیلم «تگزاس» تصمیم گرفت که قسمت دوم آن را بسازد و این فیلم با فروش ۲۵میلیارد تومان در جایگاه سوم قرار گرفت. «تگزاس ۲» مانند قسمت اولش یک شبهکمدی نخنما شده با موقعیتهای مبتذل است؛ فیلمی که اساساً از نظر مضمون و ساختار حرفی برای گفتن ندارد و فیلمسازش برای سود و منفعت و بدون کمترین دغدغه فرهنگی این فیلم را ساخته و نکته قابل توجه بازی مهدی هاشمی است که به شدت غیرمنتظره بود، یکی از علتهای فروش بالای این فیلم اکران طولانیمدتش بود.
«رحمان ۱۴۰۰»
«رحمان ۱۴۰۰» فیلمی است که اگر متولی امر سینما و شورای پروانه ساخت مسئولیتشناسی داشتیم به دلیل سخیف بودن نباید ساخته یا اکران میشد. این فیلم در نوروز سال ۹۸ اکران عمومی میشود؛ اثری از منوچهر هادی با بازی محمدرضا گلزار و مهران مدیری (البته دو سکانس) که همین دو بازیگر برای فروش فیلم کافی بودند، اما فیلم به لحاظ موقعیت و دیالوگ یک اثر مبتذلی بود که بعد از پایان تعطیلات نوروز معاونت سینمایی آن را توقیف کرد. کارگردان این فیلم مبتذل معتقد بود که اگر اکران این فیلم ادامه پیدا میکرد میتوانست پرفروشترین فیلم تاریخ سینما باشد و رکورد فروش فیلم مبتذل دیگری به نام «هزارپا» را بزند!
«شبی که ماه کامل شد»
«شبی که ماه کامل شد» فیلم محبوب نگارنده نیست، اما ساختار بینقص آن را نمیتوان کتمان کرد. این فیلم موفق با فروش ۱۹میلیارد تومانی در جایگاه پنجم قرار دارد؛ فیلمی که در جشنواره سی وهفتم بیشترین سیمرغ نصیبش شد و منتقدان و مخاطبان از آن تعریف کردند و همینطور فیلم «سرخپوست» دومین اثر نیما جاویدی، فیلم محبوب منتقدان در جشنواره فیلم فجر که از نظر مضمون و اجرا یک فیلم موفق محسوب میشود با فروش ۱۴میلیارد تومان در جایگاه ششم قرار دارد، فروش نسبتاً پایین این فیلم در زمان اکران موجب تعجب اهالی رسانه و منتقدان شد.
«فرهنگ» گمشده سینما
آثار مبتذلی مثلِ «چشم و گوش بسته»، «چهار انگشت»، «ما همه باهم هستیم»، «سامورایی در برلین» و «ایکس لارج» به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. با این جدول فروش و جولاندهی فیلمهای شبهکمدی حالِ سینمای ایران به هیچ وجه خوب نیست و روزهای بحرانی را سپری میکند. سینمای امروز ایران در آثاری خلاصه میشود که تنها بتواند با یک بازیگر مطرح به همراه یک پارتنر با چند موقعیت مبتذل یا سخیفِ جنسی مخاطب را بخنداند، البته میشود بهانهجویی کرد که مشکلات اقتصادی و وضعیت بحرانی کشور باعث شده است مردم به این گونه از فیلمها روی بیاورند، اما برای مثال در سال ۹۴ نیز آثار ضعیفی، چون «نهنگ عنبر»، «ایران برگر» و «در مدت معلوم» پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران بودند پس نمیتوانیم نیاز روحی مخاطب را با رشد ساخت آثار سخیف مورد ارزیابی قرار بدهیم. وزارت ارشاد درباره ساخت این آثار مسئول است، اما به طور قطع شرایط اکران در سال ۹۹ با توجه به تعطیلیهای پیش آمده سخت خواهد بود. این حق مردم است که با تدبیر اساسی وزارت ارشاد و معاونت سینمایی شاهد فیلمهای جدیتر و مهمتری باشیم؛ فیلمهایی که نقش مهمی در ارتقای سطح سلیقه فرهنگی- هنری مخاطب داشته باشد. با ساخت فیلمهایی مثل «مطرب»، «تگزاس» یا «رحمان ۱۴۰۰» مخاطب دچار تنزل سلیقه میشود. زمانی که سرانه مطالعه کتابخوانی در کشور ما زیاد خوب نیست، وزارت ارشاد میتواند این کمبود را با ساخت آثار سینمایی مهم تا حدودی جبران کند. برخی به غلط این گزاره را جا انداختهاند که کارکرد سینما صرفاً سرگرمی است و همین سبب میشود بعضی از فیلمسازان ما از این جمله سوءاستفاده کنند و به خندیدن اصالت بدهند. این رویکرد منجر شده تا فرهنگ، گمشده سینمای ایران باشد.
*جوان
ارسال نظر